Abstract:
مواد، مفاد و گزاره های حقوقی، از نقص، خلأ، ناسازگاری یا ایرادهای اجرایی و هنجاری دور نیستند؛ بنابراین، در بیشتر موارد، این گونه متون، نیازمند ارائه تحلیل و تفسیرند. همین امر، فلاسفه حقوق را به تحلیل، تفسیر و تبیین آنها واداشته است. ازاین رهگذر، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی در ارزیابی، تحلیل و تفسیر قضایای حقوقی، شکل گرفتهاند که مجموع آنها، «روش استدلال» یا «منطق حقوق» نامیده می شوند. ازسوی دیگر، درباره «منطق حقوق» نیز رویکردهای گوناگونی عرضه شده است که یکی از مهمترین آنها، «منطق حقوق زبانی» است. این رویکرد بهطورمستقیم از یافته های فلسفه تحلیلی، فلسفه زبان، معناشناسی و کاربردشناسی به عنوان دانش های زبانی و معنایی تأثیر پذیرفته اند. نوشتار پیشِ رو، با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی منطق حقوق زبانی می پردازد.