صفحهها: 35-
تاریخ دریافت: 1394/08/17تاریخ پذیرش: 1394/11/10
چکیده:
چکیده
شکل چهارم قیاس حملی که به شکل جالینوسی مشهور گشته، نزد ارسطو رسمیت نداشته و به طور مستقل، از آن یاد نشده است. این رویداد، منطق دانان را واداشته تا در این باره کاوش کرده و سرّ کار ارسطو را بازیابند. در این میان برخی ارسطوشناسان غربی بر این باورند که معیار و ملاکی که ارسطو بر پایه آن اشکال قیاسی را شمارش کرده است، جز سه شکل به ارمغان نیاورده و شکل چهارم از اساس در آن نمی گنجد. آنها با این تحلیل، ملاک هایی به ارسطو نسبت داده اند که جز سه شکل قیاسی، بیرون نمی دهد. چرایی نپرداختن ارسطو به شکل چهارم در میان منطق دانان مسلمان نیز دنبال شده است. ایشان آن هنگام که منطق در دوران ترجمه و شرح به سر می برد، به پیروی از ارسطو، از پرداختن به شکل چهارم چشم پوشی می کردند اما این نپرداختن، نه با این توجیه بود که ملاک ارسطو، از زایش چنین شکلی ناتوان بوده است، بلکه از آن روی بود که شکل چهارم را غیرطبیعی و ناموزون دانسته و این امر را دلیل نپرداختن ارسطو ارزیابی می کردند.
این نوشتار بر آن است تا با نقد و بررسی دیدگاه ارسطوشناسان غربی، بر همسان بودن ملاک ارسطو با دیگر منطق دانان پس از وی که به بازشناسی شکل چهارم پرداختند، پای فشارد و از سویی بر توجیه منطق دانان مسلمان برای نپرداختن ارسطو، خرده گرفته و کار آنها را در بی توجهی و واپس زدن شکل چهارم نابجا شمارد.
کلیدواژه ها
شکل چهارم قیاس حملی، ارسطو، ارغنون، ملاک حدّ وسط.