معارف منطقی، سال ششم، شماره دوم، پیاپی 11، پاییز و زمستان 1398، صفحات -

    مفاد حکم و نقش آن در گزاره

    چکیده: 
    گزاره، مرکب تام خبری است که از واقعیت ورای خود گزارش می دهد و از همین رو برخوردار از قابلیت صدق و کذب است. آنچه مقوّم گزاره است و آن را از دیگر اقوال جدا می کند، حکم به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت میان دو طرف گزاره است. حکیمان با وجود پذیرش نقش محوری حکم در گزاره، درباره ماهیت این رکن از گزاره اختلاف دارند. بیشتر آنان به پیروی از ارسطو، حکم را ایقاع و انتزاعِ نسبت (معادل ایجاب و سلب) می دانند. برخی دیگر از حکما، حکم را نه اذعان به وقوع و لاوقوع نسبت، بلکه ادراک وقوع و لاوقوع نسبت دانسته اند. گروهی هم حکم را به گونه ای معنا کرده اند که معادل تصدیق به معنای «تصور مستتبعِ حکم» است. کسانی هم برآنند که حکم از یک سو، اذعان نفس به نسبت گزاره و از دیگر سو، صورت ذهنی حاکی از نسبت خارجی است. نوشتار پیش رو، با بررسی این دیدگاه ها نشان می دهد که بهترین تحلیل از ماهیت حکم، دیدگاه پایانی است که براساس آن، حکم عبارت است از «باور به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت گزاره که از واقعیتِ نسبت در خارج از ورای خود نیز حکایت می کند». با لحاظ این شناسه از حکم، آگاهی بهتری از ویژگی ها، شرایط و کاربردهای حکم در گزاره به دست می آید که در این نوشتار به آنها اشاره می شود.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    محمدعلی نوری*

    چکیده

    گزاره، مرکب تام خبری است که از واقعیت ورای خود گزارش می دهد و از همین رو برخوردار از قابلیت صدق و کذب است. آنچه مقوّم گزاره است و آن را از دیگر اقوال جدا می کند، حکم به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت میان دو طرف گزاره است. حکیمان با وجود پذیرش نقش محوری حکم در گزاره، درباره ماهیت این رکن از گزاره اختلاف دارند. بیشتر آنان به پیروی از ارسطو، حکم را ایقاع و انتزاعِ نسبت (معادل ایجاب و سلب) می دانند. برخی دیگر از حکما، حکم را نه اذعان به وقوع و لاوقوع نسبت، بلکه ادراک وقوع و لاوقوع نسبت دانسته اند. گروهی هم حکم را به گونه ای معنا کرده اند که معادل تصدیق به معنای «تصور مستتبعِ حکم» است. کسانی هم برآنند که حکم از یک سو، اذعان نفس به نسبت گزاره و از دیگر سو، صورت ذهنی حاکی از نسبت خارجی است. نوشتار پیش رو، با بررسی این دیدگاه ها نشان می دهد که بهترین تحلیل از ماهیت حکم، دیدگاه پایانی است که براساس آن، حکم عبارت است از «باور به ثبوت یا عدم ثبوت نسبت گزاره که از واقعیتِ نسبت در خارج از ورای خود نیز حکایت می کند». با لحاظ این شناسه از حکم، آگاهی بهتری از ویژگی ها، شرایط و کاربردهای حکم در گزاره به دست می آید که در این نوشتار به آنها اشاره می شود.

    کلیدواژه ها

    اذعان نفس، تصور، تصدیق، حکم، صدق و کذب گزاره، قوه حاکمه، نسبت ایجاب و سلبی.

     

     

     

    *. طلبه سطح چهار حوزه علمیه قم.                                                                  m.a.noori60@gmail.com

         تاریخ دریافت: 29/11/1398، تاریخ پذیرش: 19/03/1399

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1398) مفاد حکم و نقش آن در گزاره. دو فصلنامه معارف منطقی، 6(2)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."مفاد حکم و نقش آن در گزاره". دو فصلنامه معارف منطقی، 6، 2، 1398، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1398) 'مفاد حکم و نقش آن در گزاره'، دو فصلنامه معارف منطقی، 6(2), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). مفاد حکم و نقش آن در گزاره. معارف منطقی، 6, 1398؛ 6(2): -