هویت شرطیه متصله در قابنگاشتههای منطقی مسلمانان
Article data in English (انگلیسی)
محمدعلی نوری*
چکیده
شرطیه متصله آن گونه که باید در نگاشته های ارسطو که مدوّن منطق ارسطویی است، مطرح نشده است. منطق دانان پیرو ارسطو در سنّت اسلامی، با دستیابی به آثار رواقیان، به تفصیل از این قضیه بحث کرده اند. در این میان، نقش فارابی و به ویژه ابن سینا بسیار پررنگ است. بیشترین و اساسی ترین مباحث درباره متصله را ابن سینا در نگاشته های خود آورده و تقریباً دیگر منطق دانان پس از وی، مباحث خود درباره متصله را تحت تأثیر سخنان شیخ الرئیس مطرح کرده اند. در نگاشته پیش رو، این ادّعا مستندسازی می شود و افزون برآن، اندیشه منطق دانان مسلمان درباره ساختار و محتوای شرطیه متصله با بهره گیری از روش توصیف و تحلیل شناسایی می گردد. به باور منطق دانان مسلمان، قضیه متصله، مصداق حقیقی شرطیه است که در آن به اتصال یا نفی اتصال میان دو جزء مقدم و تالی که در قوه قضیه هستند، حکم می شود. این حکم گرچه می تواند به گونه اتصال لزومی و استلزام مقدم برای تالی و یا به گونه اتصال اتفاقی بدون وجود استلزام و به صرف تقارن اتفاقی باشد، ولی مصداق حقیقی متصله، لزومیه است که بیانگر اتصال واقعی میان دو نسبت است. هر دوی اتصال لزومی و اتفاقی نیز یا به گونه ایجابی و یا به گونه سلبی اند؛ با این التفات که متصله بودن سالبه به تسامح است؛ زیرا مفاد آن سلب اتصال است، نه اتصال سلب. منطق دانان مسلمان برآنند که ویژگی اصلی قضیه متصله، حکم به اتصال یا نفی اتصال است و همه شرایط و احکام متصله مانند کمیت، کیفیت، جهت و صدق و کذب، به این حکم برمی گردد.
کلیدواژه ها: ابن سینا، اجزای متصله، شرطیه متصله، صدق و کذب متصله، نسبت اتصالی، متصله حقیقی و غیرحقیقی، متصله موجّهه.
*. سطح چهار حوزه علمیه قم و پژوهشگر منطق و فلسفه meshkat1009@gmail.com
تاریخ دریافت: 28/09/1400، تاریخ پذیرش: 09/08/1401.