چکيده
امکان شناخت خدا از مسائل بنيادي در حوزه خداشناسي است. اين مسئله به دو حوزه «امکان شناخت تصوري» و «امکان شناخت تصديقي» قابل تحليل است. ديدگاه رايج در بين متألهان مسلمان و غربي، شناخت خدا در هر دو حوزه تصور و تصديق را ممكن ميداند اما كساني، ديدگاه امکان شناخت خدا را به چالش کشيدهاند.
مهمترين چالشهاي ديدگاه امکان شناخت در حوزه تصور از اين قرارند: 1. طرح ديدگاه اصالت حس در تصورات در حوزه معرفتشناسي؛ 2. طرح ديدگاه پوزيتويسم منطقي؛ 3. تصورپذيري و ماهيتداري؛ 4..تصورپذيري و لزوم تشبيه؛ 5. تصورپذيري و محدوديت مفاهيم و قواي ادراکي انسان. طرفداران اين ديدگاه به پارهاي از روايات نيز تمسک جستهاند. اين ديدگاه از خطا در برخي مباني معرفتشناختي و نيز خلط مفاهيم ماهوي با مفاهيم فلسفي و عدم تفکيک احکام مفهوم از مصداق، برآمده است.
مهمترين چالشهاي ديدگاه امکان شناخت در حوزه تصديق از اين قرارند: 1. طرح ديدگاه اصالت تجربه در تصديقات در حوزه معرفتشناسي؛ 2. برهانپذيري و مشارکت حد و برهان؛ 3. برهانپذيري و امتناع برهان لمّي؛ 4..برهانپذيري و برهان انّي. اين ديدگاه نيز از برخي اشتباهات در حوزه معرفتشناسي يا حوزه احکام منطقي برخاسته است.
كليدواژهها
تصورناپذيري، برهانناپذيري، برهان لمّي، برهان انّي، اصالت حس، اصالت تجربه.