محمد ايزديتبار* محمدعلي نوري**
چکيده
از جمله مفاهيم پرکاربرد در مباحث مختلف منطق و ديگر دانشهاي عقلي، مفهوم «لزوم» است. موارد کاربرد، اقسام و قواعد مرتبط با اين مفهوم را که مينگريم، به اهميت آن بيشتر پي ميبريم. در اين نوشتار پس از اشاره به موارد کاربرد لزوم و جريان آن در مفردات و قضايا، به تبيين اين مفهوم پرداخته و بيان شد که لزوم عبارت است از مصاحبت دو شيء با يکديگر، بهگونهاي که جدايي آنها از يکديگر ممتنع بوده و مصاحبت آندو ناشي از علائق شناختهشده نزد عقل باشد.
درباره گستره لزوم دو نکته بسيار مهم است که در اين مقاله بيشتر بدان توجه شده و تلاش گرديده که پس از بيان دقيق و روشن ديدگاه انديشمندان درباره آن، اين ديدگاهها تحليل و بررسي شوند و براي حل اختلافاتي که در عبارات آنان به چشم ميآيد راهحل ارائه شود؛ يکي از اين راهحلها اين است که «لازم» بايد از عوارض «ملزوم» باشد تا بر مصاحبت ضروري بين آنها «لزوم» اطلاق شود. پس بر ضرورتي که ميان شيء و مقومات آن حاکم است، لزوم اطلاق نميشود. نکته ديگر اينکه مصاحبت دو چيز در صورتي لزوم بهشمار ميرود که ناشي از سبب و علاقهاي باشد که از اسباب و علائق شناختهشده باشد؛ وگرنه، مصاحبت آندو امر «اتفاق» ناميده ميشود.
کليدواژهها: اتفاق، دوام، لازم، لزوم، ضرورت، ملزوم.
*. عضو هيئت علمي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني; (نويسنده مسئول) ezadi@iki.ac.ir
**. سطح چهار حوزه علميه قم meshkat1009@gmail.com
تاريخ دريافت: 24/06/1400، تاريخ پذيرش: 25/10/1400.