لطف الله نبوی دو تحقیق عمده رشر درباره موجهات زمانی ابن سینا را بررسی و نتیجة برآمده از آن را در مقاله «نیکولاس رشر و فرمول بندی نظریه موجهات زمانی ابن سینا» منعکس کرده است. وی در آنجا ضمن ارائه فرمول بندی اول و دوم رشر، کارایی R2 را در تحلیل قضایای موجهه مرکبه کلی به دو قضیه بسیطه به اثبات رساند، اما مستقلاً به تحلیل احکام موجهات، اعم از بسیطه و مرکبه نپرداخته است. ازاین رو، نگارنده برای سنجش درستی ادعای نام برده، تمام احکام قضایای موجهه بسیطه منطق کاتبی را در دستگاه استنتاجی KT به صورت جداگانه با شیوة توصیفی- تحلیلی، مورد بررسی قرار داده است. نتیجه برآمده نشان داد فرمول بندی R2، افزون بر کارایی پیش گفته، نسبت به احکام قضایای موجهه بسیطه منطق کاتبی از سازگاری لازم نیز برخوردار است. همچنین در این مسیر پی بردیم که اثبات برخی استدلال های مباشر کاتبی در دستگاه موجهات KT ، بدون لحاظ پیش فرض اتصاف (∃x)(∃t)RtAx امکان پذیر نیست. اما این هرگز به معنای ناسازگاری فرمول بندی رشر با نظریه کاتبی نبوده، بلکه برآمده از پیش فرض های لازم منطق قدیم در قضایای موجبه کلی است. نتیجه دیگر اینکه، گرچه استلزام مادی اساس استنتاج های منطقی در منطق قدیم نبوده است، اما پیشینیان ما آن را همواره به عنوان پیش فرض در نظر داشته اند.
لطف الله نبوی دو تحقیق عمده رشر درباره موجهات زمانی ابن سینا را بررسی و نتیجة برآمده از آن را در مقاله «نیکولاس رشر و فرمول بندی نظریه موجهات زمانی ابن سینا» منعکس کرده است. وی در آنجا ضمن ارائه فرمول بندی اول و دوم رشر، کارایی R2 را در تحلیل قضایای موجهه مرکبه کلی به دو قضیه بسیطه به اثبات رساند، اما مستقلاً به تحلیل احکام موجهات، اعم از بسیطه و مرکبه نپرداخته است. ازاین رو، نگارنده برای سنجش درستی ادعای نام برده، تمام احکام قضایای موجهه بسیطه منطق کاتبی را در دستگاه استنتاجی KT به صورت جداگانه با شیوة توصیفی- تحلیلی، مورد بررسی قرار داده است. نتیجه برآمده نشان داد فرمول بندی R2، افزون بر کارایی پیش گفته، نسبت به احکام قضایای موجهه بسیطه منطق کاتبی از سازگاری لازم نیز برخوردار است. همچنین در این مسیر پی بردیم که اثبات برخی استدلال های مباشر کاتبی در دستگاه موجهات KT ، بدون لحاظ پیش فرض اتصاف (∃x)(∃t)RtAx امکان پذیر نیست. اما این هرگز به معنای ناسازگاری فرمول بندی رشر با نظریه کاتبی نبوده، بلکه برآمده از پیش فرض های لازم منطق قدیم در قضایای موجبه کلی است. نتیجه دیگر اینکه، گرچه استلزام مادی اساس استنتاج های منطقی در منطق قدیم نبوده است، اما پیشینیان ما آن را همواره به عنوان پیش فرض در نظر داشته اند.