کوشش منطق دانان در تطبیق شرطیات منطق قدیم با زبان نمادین منطق جدید ستودنی است، اما تاکنون این مسئله راه به جایی نبرده و مشکل هنوز پابرجاست. نگارنده در این مقاله می کوشد در حد توان، گره ای از مسئله بازِ تطبیق شرطیات بگشاید.
بررسی قضایای شرطی متصله طوسی، در منظومه علوم معرفتی بشر نتایج چشمگیری به دنبال دارد. نگارنده پیش از این در مقاله «تحلیلی نوین از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره قضایای متصله»، نظام فکری حاکم بر متصلات طوسی را بررسی کرده است. پژوهش پیش رو ناظر به مقاله یادشده، متصلات مسوره لزومی را به زبان منطق جدید بازنمایی و صورت بندی می کند. صورت بندی که مبتنی بر سور مرتبه دوم و منطق های غیرکلاسیکی، مانند منطق ربط، نبوده و تنها براساس نظام موجهاتی KT استوار است.
فرمول بندی یادشده افزون بر تأیید تلازم میان منفصلات و متصلات پیشنهاد شده در مقاله دیگر مؤلف با عنوان «تحلیل قضایای منفصله منطق خواجه نصیرالدین طوسی»، نشان می دهد که لزومی های مسوره منطق طوسی به «امکان خاص طرفین» مقید است.
Article data in English (انگلیسی)
متن کامل مقاله:
سیداحمد فقیه*
چکیده
کوشش منطق دانان در تطبیق شرطیات منطق قدیم با زبان نمادین منطق جدید ستودنی است، اما تاکنون این مسئله راه به جایی نبرده و مشکل هنوز پابرجاست. نگارنده در این مقاله می کوشد در حد توان، گره ای از مسئله بازِ تطبیق شرطیات بگشاید.
بررسی قضایای شرطی متصله طوسی، در منظومه علوم معرفتی بشر نتایج چشمگیری به دنبال دارد. نگارنده پیش از این در مقاله «تحلیلی نوین از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی درباره قضایای متصله»، نظام فکری حاکم بر متصلات طوسی را بررسی کرده است. پژوهش پیش رو ناظر به مقاله یادشده، متصلات مسوره لزومی را به زبان منطق جدید بازنمایی و صورت بندی می کند. صورت بندی که مبتنی بر سور مرتبه دوم و منطق های غیرکلاسیکی، مانند منطق ربط، نبوده و تنها براساس نظام موجهاتی KT استوار است.
فرمول بندی یادشده افزون بر تأیید تلازم میان منفصلات و متصلات پیشنهاد شده در مقاله دیگر مؤلف با عنوان «تحلیل قضایای منفصله منطق خواجه نصیرالدین طوسی»، نشان می دهد که لزومی های مسوره منطق طوسی به «امکان خاص طرفین» مقید است.